معنی فارسی retribution
B2 /ˌɹɛtɹɪˈbjuʃən/مجازات، به معنی گرفتن پاداش یا مجازات به دلیل عمل نابجا یا ظلم است، معمولاً در زمینه اخلاق یا قانون مطرح میشود.
Punishment inflicted on someone as vengeance for a wrong or criminal act.
- noun
noun
معنی(noun):
Punishment inflicted in the spirit of moral outrage or personal vengeance.
example
معنی(example):
او به دنبال مجازات برای ظلمهای انجام شده به خانوادهاش بود.
مثال:
He sought retribution for the wrongs done to his family.
معنی(example):
بسیاری به مجازات برابر به عنوان شکلی از انتقام اعتقاد دارند.
مثال:
Many believe in an eye for an eye as a form of retribution.
معنی فارسی کلمه retribution
:
مجازات، به معنی گرفتن پاداش یا مجازات به دلیل عمل نابجا یا ظلم است، معمولاً در زمینه اخلاق یا قانون مطرح میشود.