معنی فارسی retro-

B1

پسوندی که به معانی مرتبط با گذشته اشاره می‌کند.

A prefix indicating a return to a former style or trend.

example
معنی(example):

مبلمان در سبک رترو این روزها بسیار محبوب است.

مثال:

The retro-style furniture is very popular these days.

معنی(example):

او اتاقش را با پوسترهای با تم رترو تزئین کرد.

مثال:

She decorated her room with retro-themed posters.

معنی فارسی کلمه retro-

: معنی retro- به فارسی

پسوندی که به معانی مرتبط با گذشته اشاره می‌کند.