معنی فارسی retrofired

B1

زمانی که یک موتور به حالت معکوس روشن می‌شود.

When an engine is fired in reverse.

example
معنی(example):

موشک با موفقیت به حالت معکوس فعال شد تا فرود ایمن را تضمین کند.

مثال:

The rocket was retrofired successfully to ensure a safe landing.

معنی(example):

موتورهای فعال‌شده به حالت معکوس نیروی لازم برای سقوط را فراهم کردند.

مثال:

The retrofired engines provided the necessary thrust for descent.

معنی فارسی کلمه retrofired

: معنی retrofired به فارسی

زمانی که یک موتور به حالت معکوس روشن می‌شود.