معنی فارسی retrolingual

B1

ناحیه‌ای پشت زبان که در عملکردهای بلع و گفتار نقش دارد.

The area located behind the tongue, important for speech and swallowing.

example
معنی(example):

منطقه رترو لنگوال برای تولید گفتار بسیار مهم است.

مثال:

The retrolingual region is crucial for speech production.

معنی(example):

آسیب به ناحیه رترو لنگوال می‌تواند بلع را تحت تأثیر قرار دهد.

مثال:

Injuries to the retrolingual area can affect swallowing.

معنی فارسی کلمه retrolingual

: معنی retrolingual به فارسی

ناحیه‌ای پشت زبان که در عملکردهای بلع و گفتار نقش دارد.