معنی فارسی retromammillary

B1

هسته‌ای در مغز که در فرآیندهای خواب و بیداری سهم دارد.

A nucleus in the brain involved in sleep-wake regulation.

example
معنی(example):

منطقه رترو مامیلی در برخی فرآیندهای خواب درگیر است.

مثال:

The retromammillary area is involved in certain sleep processes.

معنی(example):

تحقیقات نشان می‌دهد که هسته رترو مامیلی در بیداری نقش دارد.

مثال:

Research shows the retromammillary nucleus plays a role in arousal.

معنی فارسی کلمه retromammillary

: معنی retromammillary به فارسی

هسته‌ای در مغز که در فرآیندهای خواب و بیداری سهم دارد.