معنی فارسی retrovaccinate

B1

واکسن زدن به افراد برای بیماری‌هایی که دیگر شایع نیستند.

Administering vaccines to individuals for diseases that are not currently prevalent.

example
معنی(example):

برای محافظت از خود، تصمیم گرفتند علیه بیماری‌های قدیمی واکسن‌های معکوس بزنند.

مثال:

To protect themselves, they decided to retrovaccinate against outdated diseases.

معنی(example):

واکسیناسیون معکوس می‌تواند ایمنی را از بیماری‌هایی که دیگر فعال نیستند احیا کند.

مثال:

Retrovaccination can revive immunity from diseases no longer active.

معنی فارسی کلمه retrovaccinate

: معنی retrovaccinate به فارسی

واکسن زدن به افراد برای بیماری‌هایی که دیگر شایع نیستند.