معنی فارسی retted
B1عمل ریتینگ فرایندی است که طی آن گیاهان برای جدا کردن الیاف از سایر بخشها در آب قرار میگیرند.
The process of soaking plants in water to separate fibers.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Moistened or soaked to soften.
example
معنی(example):
کتان برای جداسازی الیاف از ساقه عمل ریتینگ شد.
مثال:
The flax was retted to separate the fiber from the stem.
معنی(example):
او کاه را ریت کرد تا آن را منعطفتر کند.
مثال:
She retted the straw to make it more flexible.
معنی فارسی کلمه retted
:
عمل ریتینگ فرایندی است که طی آن گیاهان برای جدا کردن الیاف از سایر بخشها در آب قرار میگیرند.