معنی فارسی retunded

B1

شخص یا چیزی که به وضعیت قبلی خود بازگشته است.

Describes something that has been returned.

example
معنی(example):

درخواست من که بازگردانده شده بود به سرعت پردازش شد.

مثال:

My retunded application was processed quickly.

معنی(example):

من یک اعلان درباره سفارش بازگردانده شده‌ام دریافت کردم.

مثال:

I received a notification about my retunded order.

معنی فارسی کلمه retunded

: معنی retunded به فارسی

شخص یا چیزی که به وضعیت قبلی خود بازگشته است.