معنی فارسی retyped

B1

دوباره تایپ شده، متنی که نسخه جدید آن به اشتباهات یا بهبودهای دیگر برای دوباره ایجاد شده است.

A document that has been typed again.

verb
معنی(verb):

To re-enter (text) using a keyboard.

example
معنی(example):

مقاله دوباره تایپ شد تا برخی از اشتباهات را اصلاح کند.

مثال:

The essay was retyped to fix a few errors.

معنی(example):

او یادداشت‌هایش را دوباره تایپ کرد تا منظم‌تر شوند.

مثال:

She retyped her notes to make them neater.

معنی فارسی کلمه retyped

: معنی retyped به فارسی

دوباره تایپ شده، متنی که نسخه جدید آن به اشتباهات یا بهبودهای دیگر برای دوباره ایجاد شده است.