معنی فارسی revalidation
B1دوباره اعتبارسنجی، فرآیند تأیید دوباره یک داده یا اطلاعات.
The process of validating something again.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره اعتبارسنجی نتایج برای گزارش نهایی ضروری بود.
مثال:
The revalidation of the results was necessary for the final report.
معنی(example):
آنها جلسهای را برای بحث در مورد فرآیند دوباره اعتبارسنجی برنامهریزی کردند.
مثال:
They scheduled a meeting to discuss the revalidation process.
معنی فارسی کلمه revalidation
:
دوباره اعتبارسنجی، فرآیند تأیید دوباره یک داده یا اطلاعات.