معنی فارسی revaluated
B1دوباره ارزیابی شده، به حالتی که یک ارزیابی جدید بر روی یک موضوع انجام شده باشد.
Assessed again in a new context or with updated information.
- VERB
example
معنی(example):
پس از پایان پروژه، نتایج دوباره ارزیابی شدند.
مثال:
After the project ended, the results were revaluated.
معنی(example):
وضعیت مالی شرکت دوباره ارزیابی شد تا وضعیت فعلی آن مشخص شود.
مثال:
The company's finances were revaluated to determine their current status.
معنی فارسی کلمه revaluated
:
دوباره ارزیابی شده، به حالتی که یک ارزیابی جدید بر روی یک موضوع انجام شده باشد.