معنی فارسی revanches
B2انتقامگیری به معنای تلاش برای بازپسگیری چیزی که قبلاً از دست رفته است.
Attempts to regain something lost, particularly in a political or military context.
- NOUN
example
معنی(example):
این کشور برنامههای خود را برای انتقامگیری پس از شکست در جنگ تنظیم کرد.
مثال:
The country planned its revanches after the defeat in the war.
معنی(example):
انتقامگیریهای او به دنبال بازیابی اراضی از دست رفته بود.
مثال:
His revanches were aimed at regaining lost territories.
معنی فارسی کلمه revanches
:
انتقامگیری به معنای تلاش برای بازپسگیری چیزی که قبلاً از دست رفته است.