معنی فارسی revary

B1

دوباره بررسی کردن یا وضعیتی که نیاز به تجدید نظر دارد.

To review or reconsider something, especially a plan or thought.

example
معنی(example):

ما باید قبل از جلسه برنامه‌هایمان را دوباره بررسی کنیم.

مثال:

We need to revary our plans before the meeting.

معنی(example):

مهم است که افکار خود را قبل از به اشتراک گذاری دوباره بررسی کنید.

مثال:

It's important to revary your thoughts before sharing them.

معنی فارسی کلمه revary

: معنی revary به فارسی

دوباره بررسی کردن یا وضعیتی که نیاز به تجدید نظر دارد.