معنی فارسی reveil

B1

عمل بیدار شدن یا به حرکت در آوردن فردی برای آغاز روز.

An awakening or a signal to wake up.

example
معنی(example):

بیدارباش صبحگاهی به مردم کمک می‌کند تا روز خود را آغاز کنند.

مثال:

The reveil in the morning helps people start their day.

معنی(example):

یک بیدارباش اغلب یادآوری می‌کند که بیدار شویم و با روز روبرو شویم.

مثال:

A reveil often reminds us to wake up and face the day.

معنی فارسی کلمه reveil

: معنی reveil به فارسی

عمل بیدار شدن یا به حرکت در آوردن فردی برای آغاز روز.