معنی فارسی revenued

B1

به دست آوردن یا تولید درآمد در یک فعالیت اقتصادی.

Having generated revenue, especially in a business or financial sense.

example
معنی(example):

شرکت در سه ماهه گذشته به طور قابل توجهی درآمد زایی کرده است.

مثال:

The company has revenued significantly in the last quarter.

معنی(example):

او در سال جاری مقدار زیادی از کسب و کار خود درآمد زایی کرده است.

مثال:

She revenued a large amount from her business this year.

معنی فارسی کلمه revenued

: معنی revenued به فارسی

به دست آوردن یا تولید درآمد در یک فعالیت اقتصادی.