معنی فارسی reveree
B1حالت خیالی و رؤیایی که در آن فرد از واقعیت دور میشود.
A state of being lost in one's thoughts or daydreaming.
- NOUN
example
معنی(example):
او در حال تماشای غروب در خیال خود گم شده بود.
مثال:
She was lost in reveree while watching the sunset.
معنی(example):
خیال او را از مشکلاتش دور برد.
مثال:
His reveree took him far from his troubles.
معنی فارسی کلمه reveree
:
حالت خیالی و رؤیایی که در آن فرد از واقعیت دور میشود.