معنی فارسی reverences

B1

احترام و ارادت به کسی یا چیزی، معمولاً به صورت فیزیکی یا نمادین.

Respect or admiration for someone or something.

verb
معنی(verb):

To show or feel reverence to.

example
معنی(example):

او در طول مراسم به سربازان کشته‌شده احترام گذاشت.

مثال:

He showed reverences to the fallen soldiers during the ceremony.

معنی(example):

احترام‌ها در کلیسا بازتاب‌دهندهٔ باورهای جامعه هستند.

مثال:

The reverences in the church reflect the community’s beliefs.

معنی فارسی کلمه reverences

: معنی reverences به فارسی

احترام و ارادت به کسی یا چیزی، معمولاً به صورت فیزیکی یا نمادین.