معنی فارسی revirescent
B1حالت بازگشت به زندگی، به ویژه در گیاهان و طبیعت.
Descriptive of something that is returning to life or growing again.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
درختان بازگشته به حیات در بهار به زیبایی شکوفا میشوند.
مثال:
Revirescent trees bloom beautifully in spring.
معنی(example):
منظر بازگشته به حیات نشانهای از جوانسازی است.
مثال:
The revirescent landscape is a sign of rejuvenation.
معنی فارسی کلمه revirescent
:
حالت بازگشت به زندگی، به ویژه در گیاهان و طبیعت.