معنی فارسی revisional
B1بازنگری کننده، مرتبط با اصلاحات و تجدید نظر در متون یا ایدهها.
Relating to or involving revision.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تغییرات بازنگری مقاله را به طرز قابل توجهی بهبود داد.
مثال:
The revisional changes improved the article significantly.
معنی(example):
یادداشتهای بازنگری به منظور روشنسازی ایدههای اصلی اضافه شدند.
مثال:
Revisional notes were added to clarify the main ideas.
معنی فارسی کلمه revisional
:
بازنگری کننده، مرتبط با اصلاحات و تجدید نظر در متون یا ایدهها.