معنی فارسی revisor

B1

بازنگر، شخصی که متن‌ها را برای اصلاح و بهبود مورد بررسی قرار می‌دهد.

A person who revises written material.

example
معنی(example):

بازنگر متن را قبل از انتشار برای اشتباهات بررسی کرد.

مثال:

The revisor checked the text for errors before publication.

معنی(example):

او به عنوان بازنگر برای تیم ویرایش کار می‌کرد.

مثال:

She worked as a revisor for the editing team.

معنی فارسی کلمه revisor

: معنی revisor به فارسی

بازنگر، شخصی که متن‌ها را برای اصلاح و بهبود مورد بررسی قرار می‌دهد.