معنی فارسی revivified
B1احیا شده، به معنای زنده کردن یا بازگرداندن به حالت قبلی و معمولاً به زمان گذشته اشاره دارد.
Restored or brought back to life.
- verb
verb
معنی(verb):
To reanimate, bring back to life.
معنی(verb):
To reinvigorate or revitalize.
معنی(verb):
To reactivate (a catalyst, reagent etc.).
معنی(verb):
To become effective again as a reagent etc.
example
معنی(example):
شهر قدیمی از طریق تلاشهای مرمت دوباره احیا شده است.
مثال:
The old town was revivified through restoration efforts.
معنی(example):
پس از سالها بیتوجهی، پارک سرانجام احیا شد.
مثال:
After years of neglect, the park was finally revivified.
معنی فارسی کلمه revivified
:
احیا شده، به معنای زنده کردن یا بازگرداندن به حالت قبلی و معمولاً به زمان گذشته اشاره دارد.