معنی فارسی revocableness
B1قابلیت ابطال، کیفیتی که به یک عمل یا تصمیم اجازه میدهد تا پس گرفته شود.
The quality of being able to be revoked.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت ابطال اجازهای که توسط مدیر داده شده بود مورد سوال قرار گرفت.
مثال:
The revocableness of the permission given by the manager was questioned.
معنی(example):
به دلیل قابلیت ابطال آن، تصمیم میتواند به راحتی معکوس شود.
مثال:
Due to its revocableness, the decision can be reversed easily.
معنی فارسی کلمه revocableness
:
قابلیت ابطال، کیفیتی که به یک عمل یا تصمیم اجازه میدهد تا پس گرفته شود.