معنی فارسی revoice
B1دوباره صدا زدن یا بیان کردن، به معنای بیان مجدد نظرات یا احساسات.
To express or articulate a thought or opinion again.
- VERB
example
معنی(example):
او میخواست نظراتش را در مورد این موضوع دوباره بیان کند.
مثال:
He wanted to revoice his thoughts on the matter.
معنی(example):
کارگردان تصمیم به دوباره گفتن شخصیت برای وضوح بهتر گرفت.
مثال:
The director decided to revoice the character for better clarity.
معنی فارسی کلمه revoice
:
دوباره صدا زدن یا بیان کردن، به معنای بیان مجدد نظرات یا احساسات.