معنی فارسی revoicing

B1

عمل دوباره بیان کردن، به ویژه در زمینه‌های ادبی و هنری.

The process of expressing or articulating something again, especially in writing or performance.

example
معنی(example):

دوباره گفتن دیالوگ می‌تواند تأثیر آن را تغییر دهد.

مثال:

Revoicing the dialogue can change its impact.

معنی(example):

در این پروژه، دوباره گفتن لازم بود تا ارتباط واضح‌تر شود.

مثال:

In the project, revoicing was necessary for clearer communication.

معنی فارسی کلمه revoicing

: معنی revoicing به فارسی

عمل دوباره بیان کردن، به ویژه در زمینه‌های ادبی و هنری.