معنی فارسی revokingly

B1

به طور لغوکننده، به صورت بیان کردن یا عمل کردن به گونه‌ای که نشان‌دهنده لغو یا بازگشت به تصمیمی باشد.

In a manner that indicates the action of revoking.

example
معنی(example):

او به طرز لغوکننده صحبت کرد، نشان دهنده نارضایتی‌اش از تصمیم بود.

مثال:

She spoke revokingly, indicating her discontent with the decision.

معنی(example):

لحن لغوکننده صدا او نشان می‌داد که ممکن است نظرش را تغییر دهد.

مثال:

The revokingly tone of his voice suggested he would change his mind.

معنی فارسی کلمه revokingly

: معنی revokingly به فارسی

به طور لغوکننده، به صورت بیان کردن یا عمل کردن به گونه‌ای که نشان‌دهنده لغو یا بازگشت به تصمیمی باشد.