معنی فارسی rewarded

B1 /ɹɪˈwɔɹdɪd/

پاداش داده شده، دریافت پاداش یا تشویق به خاطر نتیجه مثبت در یک فعالیت یا عمل.

Received a bonus or appreciation for achievements or good deeds.

verb

معنی(verb):

To give a reward to or for.

مثال:

Why are you rewarding that bad behaviour?

معنی(verb):

To recompense.

مثال:

Decorations are meant to reward the most meritous acts and services.

معنی(verb):

To give (something) as a reward.

example

معنی(example):

او به‌خاطر تلاش سختش با ترفیع پاداش گرفت.

مثال:

She was rewarded for her hard work with a promotion.

معنی(example):

او به خاطر خدمات اجتماعی‌اش احساس افتخار می‌کرد که پاداش گرفته است.

مثال:

He felt proud to be rewarded for his community service.

معنی فارسی کلمه rewarded

پاداش داده شده، دریافت پاداش یا تشویق به خاطر نتیجه مثبت در یک فعالیت یا عمل.