معنی فارسی rewardful

B1

پاداش‌دهنده، توصیف ویژگی‌هایی که به دیگران پاداش می‌دهد.

Full of rewards; providing or resulting in a reward.

example
معنی(example):

اعمال پاداش‌دهنده او همه افراد دور و برش را انگیزه داد.

مثال:

Her rewardful actions motivated everyone around her.

معنی(example):

ماهیت پاداش‌دهنده پروژه، کار گروهی را تشویق کرد.

مثال:

The rewardful nature of the project encouraged teamwork.

معنی فارسی کلمه rewardful

: معنی rewardful به فارسی

پاداش‌دهنده، توصیف ویژگی‌هایی که به دیگران پاداش می‌دهد.