معنی فارسی rewatch
B1دوباره تماشا کردن، به معنای تماشای چیزی مجدداً، به ویژه یک فیلم یا برنامه تلویزیونی.
To watch something again.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
The act of watching something again.
مثال:
It's not the best film I've ever seen, but it probably deserves a rewatch.
verb
معنی(verb):
To watch again.
example
معنی(example):
من برنامهریزی کردهام که فیلم مورد علاقهام را این آخر هفته دوباره تماشا کنم.
مثال:
I plan to rewatch my favorite movie this weekend.
معنی(example):
دوباره تماشا کردن قسمتهای یک سریال خوب بسیار سرگرمکننده است.
مثال:
It's fun to rewatch episodes of a good series.
معنی فارسی کلمه rewatch
:
دوباره تماشا کردن، به معنای تماشای چیزی مجدداً، به ویژه یک فیلم یا برنامه تلویزیونی.