معنی فارسی rewatching

B1

عمل دوباره تماشا کردن، فرآیند تماشای مجدد یک فیلم یا برنامه.

The act of watching something again.

verb
معنی(verb):

To watch again.

noun
معنی(noun):

The act of watching something again.

مثال:

constant rewatchings of a favourite film

example
معنی(example):

دوباره تماشا کردن می‌تواند به شما کمک کند تا داستان را بهتر درک کنید.

مثال:

Rewatching can help you understand the plot better.

معنی(example):

او از دوباره تماشا کردن قسمت‌های قدیمی برنامه محبوبش لذت می‌برد.

مثال:

She enjoys rewatching old episodes of her favorite show.

معنی فارسی کلمه rewatching

: معنی rewatching به فارسی

عمل دوباره تماشا کردن، فرآیند تماشای مجدد یک فیلم یا برنامه.