معنی فارسی rewaxes
B1به معنای این است که کاری را به طور مکرر انجام دهید، مانند واکس زدن وسایل.
To apply wax to a surface again, done repeatedly or regularly.
- VERB
example
معنی(example):
او هر فصل اسکیهایش را دوباره واکس میزند.
مثال:
She rewaxes her skis every season.
معنی(example):
جان مبلمان را دوباره واکس میزند تا آن را جدید نگهدارد.
مثال:
John rewaxes the furniture to keep it looking new.
معنی فارسی کلمه rewaxes
:
به معنای این است که کاری را به طور مکرر انجام دهید، مانند واکس زدن وسایل.