معنی فارسی rewed
B1به زمان گذشته ازدواج مجدد اشاره دارد.
Past tense of rewed; having married again.
- VERB
example
معنی(example):
آنها پس از چند سال طلاق، دوباره ازدواج کردند.
مثال:
They rewedded after divorcing for a few years.
معنی(example):
او تابستان گذشته با عشق دانشگاهیاش دوباره ازدواج کرد.
مثال:
He rewedded his college sweetheart last summer.
معنی فارسی کلمه rewed
:
به زمان گذشته ازدواج مجدد اشاره دارد.