معنی فارسی rheumy

B1 /ˈɹuːmi/

آبکی و رنگ پریده، به ویژه در مورد چشم‌ها و حالت فیزیکی که به خاطر بیماری یا بی‌خوابی به وجود می‌آید.

Describes a watery or teary appearance, often in relation to eyes or a state of health.

adjective
معنی(adjective):

Of, relating to, or producing rheum from the mucous membranes; watery

example
معنی(example):

چشم‌های او به دلیل کمبود خواب، آبکی به نظر می‌رسید.

مثال:

His eyes looked rheumy due to lack of sleep.

معنی(example):

بیمار از احساس آبکی در مفاصل خود شکایت کرد.

مثال:

The patient described a rheumy feeling in his joints.

معنی فارسی کلمه rheumy

: معنی rheumy به فارسی

آبکی و رنگ پریده، به ویژه در مورد چشم‌ها و حالت فیزیکی که به خاطر بیماری یا بی‌خوابی به وجود می‌آید.