معنی فارسی rhubarby
B1ردوبرایی به طعمی مشابه با طعم گیاه ردوبر میگوید که معمولا ترش است.
Having a taste reminiscent of rhubarb, typically characterized by tartness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دسر طعمی ردوبرایی داشت که هم ترش و هم شیرین بود.
مثال:
The dessert had a rhubarby taste that was both tart and sweet.
معنی(example):
او از طعمهای ردوبرایی برای ایجاد یک سس منحصر به فرد برای این غذا استفاده کرد.
مثال:
She used rhubarby flavors to create a unique sauce for the dish.
معنی فارسی کلمه rhubarby
:
ردوبرایی به طعمی مشابه با طعم گیاه ردوبر میگوید که معمولا ترش است.