معنی فارسی rhyptical

B1

ریپتیک به ویژگی‌هایی اشاره دارد که به نوعی رازآلود و گیرا باشد.

Referring to characteristics that are mysterious and captivating.

example
معنی(example):

طبیعت ریپتیک موسیقی به آن عمق بیشتری می‌بخشد.

مثال:

The rhyptical nature of the music adds a layer of depth.

معنی(example):

شنوندگان اغلب جنبه‌های ریپتیک را به عنوان خلسه‌آور توصیف می‌کنند.

مثال:

Listeners often describe the rhyptical aspects as hypnotic.

معنی فارسی کلمه rhyptical

: معنی rhyptical به فارسی

ریپتیک به ویژگی‌هایی اشاره دارد که به نوعی رازآلود و گیرا باشد.