معنی فارسی rhythmicities
B2ریتمیک بودن، به مجموعه ی ریتمها یا الگوهای تکراری در یک بار، نوعی نظم و هماهنگی اشاره دارد.
Diverse patterns or characteristics of rhythm in music or movement.
- NOUN
example
معنی(example):
فرهنگهای مختلف ریتمیکهای منحصر به فردی در موسیقی خود دارند.
مثال:
Different cultures have unique rhythmicities in their music.
معنی(example):
مطالعهٔ ریتمیکهای سازهای مختلف میتواند بسیار جالب باشد.
مثال:
Studying the rhythmicities of various instruments can be very interesting.
معنی فارسی کلمه rhythmicities
:
ریتمیک بودن، به مجموعه ی ریتمها یا الگوهای تکراری در یک بار، نوعی نظم و هماهنگی اشاره دارد.