معنی فارسی rhythmist
B2ریتمیست، فردی که به هنر ریتم و الگوهای حرکتی در موسیقی توجه ویژهای دارد.
An individual who specializes in rhythms, particularly in music and performance.
- NOUN
example
معنی(example):
ریتمیست با اجرای خود تماشاگران را مجذوب کرد.
مثال:
The rhythmist captivated the audience with his performance.
معنی(example):
به عنوان یک ریتمیست حرفهای، او به سراسر جهان سفر میکند تا اجرا کند.
مثال:
As a professional rhythmist, she travels around the world to perform.
معنی فارسی کلمه rhythmist
:
ریتمیست، فردی که به هنر ریتم و الگوهای حرکتی در موسیقی توجه ویژهای دارد.