معنی فارسی riancy

B1

ریانس، زیبایی و طراوتی که در یک محیط یا صدا حس می‌شود.

The quality or state of being lively or radiant.

example
معنی(example):

زیبایی چشمگیر منظره شگفت‌انگیز بود.

مثال:

The riancy of the landscape was breathtaking.

معنی(example):

سرزندگی صدایش روحیه همه را بالا برد.

مثال:

The riancy in her voice lifted everyone's spirits.

معنی فارسی کلمه riancy

: معنی riancy به فارسی

ریانس، زیبایی و طراوتی که در یک محیط یا صدا حس می‌شود.