معنی فارسی riantly

B1

ریانتلی، به صورت شاداب و با نشاط انجام دادن یک عمل.

In a lively and cheerful manner.

example
معنی(example):

او در جشنواره به طور شاداب رقصید و توجه همه را جلب کرد.

مثال:

She danced riantly at the festival, drawing everyone's attention.

معنی(example):

او با شادی و شور و اشتیاق درباره آرزوها و اهدافش صحبت کرد.

مثال:

He spoke riantly about his dreams and aspirations.

معنی فارسی کلمه riantly

: معنی riantly به فارسی

ریانتلی، به صورت شاداب و با نشاط انجام دادن یک عمل.