معنی فارسی ribaldry

B2

بی‌ادبی، شوخی‌های بی‌نهایت خاص و جنسی که در کلام یا نوشتار بیان می‌شود.

Coarse, vulgar language or humor, especially of a sexual nature.

noun
معنی(noun):

Joking or humorous language or behaviour used in a vulgar or lewd fashion.

example
معنی(example):

بی‌ادبی‌های این نمایش برخی از اعضای تماشاگر را شوکه کرد.

مثال:

The ribaldry of the play shocked some audience members.

معنی(example):

خنده‌اش پاسخی به بی‌ادبی‌های صحبت بود.

مثال:

His laughter was a response to the ribaldry in the conversation.

معنی فارسی کلمه ribaldry

: معنی ribaldry به فارسی

بی‌ادبی، شوخی‌های بی‌نهایت خاص و جنسی که در کلام یا نوشتار بیان می‌شود.