معنی فارسی ribbet
B1صدایی که قورباغهها هنگام صدا کردن تولید میکنند.
The characteristic sound made by frogs.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
قورباغه صدای قور قور را در کنار برکه ساخت.
مثال:
The frog made a ribbet sound by the pond.
معنی(example):
ما میتوانستیم صدای قور قور قورباغهها را هر شب بشنویم.
مثال:
We could hear the ribbet of frogs every night.
معنی فارسی کلمه ribbet
:
صدایی که قورباغهها هنگام صدا کردن تولید میکنند.