معنی فارسی richdom
B1ریچدام، حالتی از داشتن ثروت و دارایی بسیار.
A condition characterized by significant wealth or affluence.
- OTHER
example
معنی(example):
ریچدام به حالت داشتن ثروت زیاد اشاره دارد.
مثال:
Richdom refers to a state of having great wealth.
معنی(example):
در ریچدام آن زمان، بسیاری از کالاهای لوکس در دسترس بودند.
مثال:
In the richdom of the era, many luxury items were accessible.
معنی فارسی کلمه richdom
:
ریچدام، حالتی از داشتن ثروت و دارایی بسیار.