معنی فارسی richly

B1 /ˈɹɪt͡ʃli/

به معنای به طور فراوان یا با ثروت و زیبایی زیاد.

In a rich or abundant manner; to a large extent.

adverb
معنی(adverb):

In a rich manner; full of flavor or expression.

معنی(adverb):

Thoroughly

مثال:

a richly deserved comeuppance

example
معنی(example):

کیک با ورق طلا به شکل زیبایی تزئین شده بود.

مثال:

The cake was richly decorated with gold leaf.

معنی(example):

او در منزلی با دکوراسیون فوق‌العاده زندگی می‌کرد.

مثال:

He lived in a richly furnished house.

معنی فارسی کلمه richly

: معنی richly به فارسی

به معنای به طور فراوان یا با ثروت و زیبایی زیاد.