معنی فارسی riddlemeree

B1

ریدلمری، محلی خیالی یا واقعی که به عنوان مرکز یک داستان یا رویداد خاص شناخته می‌شود.

A place, either fictional or real, known as the center of a specific story or event.

example
معنی(example):

آنها برای جشنواره به ریدلمری رسیدند.

مثال:

They arrived at the riddlemeree for the festival.

معنی(example):

ریدلمری به خاطر منظره‌های زیبا شناخته شده بود.

مثال:

The riddlemeree was known for its beautiful landscapes.

معنی فارسی کلمه riddlemeree

: معنی riddlemeree به فارسی

ریدلمری، محلی خیالی یا واقعی که به عنوان مرکز یک داستان یا رویداد خاص شناخته می‌شود.