معنی فارسی rifi
B1ریفی نوعی پرنده است که به خاطر رنگها و شکلهای زیبا شناخته میشود.
A colorful bird typically found in tropical regions.
- NOUN
example
معنی(example):
ریفی به خاطر رنگهای پرجنب و جوش خود شناخته شده بود.
مثال:
The rifi was known for its vibrant colors.
معنی(example):
ما یک ریفی را در شاخ و برگهای متراکم مشاهده کردیم.
مثال:
We spotted a rifi in the thick foliage.
معنی فارسی کلمه rifi
:
ریفی نوعی پرنده است که به خاطر رنگها و شکلهای زیبا شناخته میشود.