معنی فارسی riflery

B1

ورزشی که در آن افراد با تفنگ به هدف‌زنی می‌پردازند، معمولاً در محیط‌های رقابتی.

The sport of shooting with rifles, often in competitive settings.

example
معنی(example):

تفنگ‌داری یک ورزش محبوب در بسیاری از مدارس است.

مثال:

Riflery is a popular sport at many schools.

معنی(example):

او به باشگاه تیراندازی پیوست تا مهارت‌هایش را بهبود بخشد.

مثال:

He joined the riflery club to improve his skills.

معنی فارسی کلمه riflery

: معنی riflery به فارسی

ورزشی که در آن افراد با تفنگ به هدف‌زنی می‌پردازند، معمولاً در محیط‌های رقابتی.