معنی فارسی rigescent
B1ریگسنت، توصیفی برای ویژگیهای سفت و محکم در گیاهان.
Describing something that is becoming rigid or stiff.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برگهای ریگسنت نشان داد که گیاه سالم است.
مثال:
The rigescent leaves indicated that the plant was healthy.
معنی(example):
مشاهده ویژگیهای ریگسنت میتواند به شناسایی گونههای گیاهی کمک کند.
مثال:
Observing rigescent features can help identify plant species.
معنی فارسی کلمه rigescent
:
ریگسنت، توصیفی برای ویژگیهای سفت و محکم در گیاهان.