معنی فارسی right-to-work
B1حق کار به معنای این است که کارمندان میتوانند بدون عضویت در اتحادیههای کارگری برای کار استخدام شوند.
Legislation that allows employees to work without being required to join a union.
- NOUN
example
معنی(example):
قانون حق کار به کارمندان اجازه میدهد که انتخاب کنند آیا به اتحادیه بپیوندند یا نه.
مثال:
The right-to-work law allows employees to choose whether to join a union.
معنی(example):
بسیاری از ایالتها قوانین حق کار را برای جذب کسبوکارها اجرا کردهاند.
مثال:
Many states have implemented right-to-work legislation to attract businesses.
معنی فارسی کلمه right-to-work
:
حق کار به معنای این است که کارمندان میتوانند بدون عضویت در اتحادیههای کارگری برای کار استخدام شوند.