معنی فارسی right-winger
B2شخصی که به جناح راستی در سیاست وابسته است و عموماً نگرش‌های محافظه‌کارانه دارد.
A person who supports right-wing politics, often favoring conservatism.
- noun
noun
معنی(noun):
A person who belongs to the political right.
معنی(noun):
A member of the right wing of a party or group.
معنی(noun):
A winger who plays on the right.
example
معنی(example):
به عنوان یک طرفدار جناح راست، او به مداخله محدود دولت اعتقاد دارد.
مثال:
As a right-winger, she believes in limited government intervention.
معنی(example):
بسیاری از طرفداران جناح راست با افزایش مالیات برای شرکت‌ها مخالفند.
مثال:
Many right-wingers oppose higher taxes for businesses.
معنی فارسی کلمه right-winger
:
شخصی که به جناح راستی در سیاست وابسته است و عموماً نگرش‌های محافظه‌کارانه دارد.
