معنی فارسی rightable
B1قابل اصلاح به وضعیتی اطلاق میشود که میتوان آن را به حالت درست برگرداند.
Capable of being corrected or made right.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
وضعیت با کمی تلاش قابل اصلاح است.
مثال:
The situation is rightable with some efforts.
معنی(example):
او باور دارد هر اشتباهی اگر به درستی رسیدگی شود، قابل اصلاح است.
مثال:
She believes every mistake is rightable if addressed properly.
معنی فارسی کلمه rightable
:
قابل اصلاح به وضعیتی اطلاق میشود که میتوان آن را به حالت درست برگرداند.