معنی فارسی rightful
B2قانونی و مشروع، اشاره به حق داشتن چیزی به دلیل شرایط یا حقایق مشخص دارد.
Legally or morally entitled to something.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
By right; by law.
example
معنی(example):
او صاحب قانونی املاک است.
مثال:
She is the rightful owner of the property.
معنی(example):
برنده قانونی انتخابات توسط همه شناخته شد.
مثال:
The rightful winner of the election was recognized by everyone.
معنی فارسی کلمه rightful
:
قانونی و مشروع، اشاره به حق داشتن چیزی به دلیل شرایط یا حقایق مشخص دارد.